حدود5 میلیارد سال بعد، راه شیری با همسایه اش - کهکشان آندرومدا - برخورد خواهد کرد. پس از این برخورد، آسمان شب چگونه خواهد بود؟
کهکشان ما، راه شیری ونزدیک ترین همسایه ی بزرگ آن، کهکشان آندرومدا (M31) ، در مسیر برخورد با یکدیگر قرار دارند. میلیاردها سال بعد، ادغام این دو کهکشان، ساختار هر دو آن ها را دگرگون خواهد کرد و آرایش جدیدی از ستارگان را به وجود خواهد آورد که ما آن را میلکومدا (ترکیب شده از نام هر دو کهکشان) نامیده ایم. این ادغام، آسمان شب را به طور اساسی دگرگون خواهد کرد. اما آن را به چه شکلی درخواهد آورد؟
اکنون، قرص نازک گاز و ستاره های راه شیری به صورت نوار ابر مانندی از یک سوی آسمان تا سوی دیگر آن به شکل کمانی کشیده شده است. با برخورد خراشان آندرومدا با راه شیری، نوار دومی از ستاره ها به نوار فعلی، که در هنگام تابستان زینت بخش آسمان شب است، ملحق خواهد شد. پس از ادغام نهایی، ستارگان دیگر به دو نوار باریک محدود نخواهند بود، بلکه در سراسر آسمان پراکنده خواهند شد.
ما در تحقیقات خود، با شبیه سازی تولد میلکومدا در یک اَبررایانه، به بررسی سرانجام راه شیری پرداختیم. این شبیه سازی ها از چنان دقتی برخوردارند که می توانیم درباره ی این ادغام پیش رو و این که چگونه چشم انداز ما از عالم را تغییر خواهد داد، مطالب زیادی بیاموزیم. اگرچه ما هنگام این رویداد این جا نخواهیم بود تا شاهد آن باشیم - یا مسئولیتی را در قبال دقیق از آب درآمدن پیش بینی هایمان بپذیریم - این نخستین پژوهش در زندگی حرفه ای ماست که تا 65 میلیارد سال دیگر هم کسی ما را بازخواست نخواهد کرد.
لشگری واقعی از دانشمندان علوم سیاره ای و اختر زیست شناسان فراتر از کره ی زمین به دنبال حیات می گردند. این تلاش ها فعلاً بر مریخ متمرکز است اما برنامه هایی هم در دست است برای بررسی اقیانوس های احتمالی زیر سطح یخی اروپا، قمرمشتری، و نیز دریاچه ها و دشت های هیدروکربن بر سطح بزرگ ترین قمر زحل، یعنی تیتان.
کشف حیات فرازمینی بی شک یکی از هیجان انگیزترین کشف های علمی در طول تاریخ بشر خواهد بود. اما جست و جو و نیافتن حیات، درجایی که وجود دارد، اشتباهی لپی در مقیاس کیهانی است.
به گفته ی جان بارُس، زیست شناس و اقیانوس شناس دانشگاه واشنگتن در سیاتل، «هیچ چیز در کاوش های فضایی غم انگیزتر از این نیست که با حیات بیگانه مواجه شویم و فقط به سبب کمبود لوازم مناسب یا نداشتن آمادگی علمی آن را نشناسیم». آقای بارُس مدیر گروه 10 نفره ای بود که در سال 2007/1386 گزارشی تأثیر گذار درباره ی جست و جوی حیات منتشر کردند.
ناسا گزارش آکادمی ملی علوم آمریکا را از نظر مالی حمایت کرد تا شیوه ی جست و جوی امروز ما و پیشنهاد هر گونه تغییری برای آینده را ارزیابی کنند. سندی با عنوان «محدودیت های حیات آلی در منظومه های سیاره ای» همین حالا هم بر نحوه ی تفکر برنامه ریزان ماموریت ها درباره ی آزمایش های زیستی در کاوشگری های فضایی آینده اثر می گذارد.
شاید مهم تر از همه این باشد که گزارش بارُس به دانشمندان علوم سیاره ای کمک کرد بیشتر درباره ی شکلی از حیات فکر کنند که آن را نمی شناسیم بر خلاف حیاتی که اینجا روی زمین می بینیم. به گفته ی مایکل مِیِر، دانشمند ارشد برنامه ی کاوش ناسا در مریخ، «این نکته هشداری مفید برای جامعه ی علمی بود.»
در سال 1961 ستاره شناس فرانک درک معادله اى را ارائه کرد که جست وجو براى یافتن موجودات فرازمینى را در مسیرى علمى قرار داد و پروژه مدرن سنتى را بنا نهاد. امروز اعداد و ارقام این معادله چگونه به نظر مى رسند؟
جست وجو براى یافتن حیات فرازمینى به موضوعى جذاب در ستاره شناسى و زیست شناسى تبدیل شده است اما کمتر کسى به یاد دارد که چگونه این موضوع در حدود چهل سال قبل ارائه شد.در سپتامبر 1959 دو فیزیکدان به نام هاى فیلیپ موریسون و جوزف کوکونى مقاله ویژه اى را در هفته نامه انگلیسى نیچر به چاپ رسانیدند تحت عنوانى تحریک کننده به این مضمون «تحقیقات جهت ارتباطات بین ستاره اى».کوکونى و موریسون ادعا کردند که رادیوتلسکوپ ها به اندازه کافى حساس شده اند که موارد ارسالى از تمدن هایى در اطراف ستارگان دوردست را دریافت کنند.
آنان اشاره کردند که این گونه پیام ها به احتمال زیاد باید در طول موجى معادل 21 سانتى متر ارسال شوند. این همان طول موج ویژه اى است که از هیدروژن خنثى (معمول ترین ذره موجود در عالم) ساطع مى گردد.موجودات فرازمینى احتمالاً این طول موج را به عنوان یک مشخصه منطقى در طیف رادیویى قلمداد مى کنند، در جایى که محققانى مانند ما علاقه مند به بررسى آن هستند.
هفت ماه بعد یعنى در آوریل 1960 رادیو اخترشناسى به نام فرانک درک براى اولین بار تحقیقى دقیق را براى ردیابى سینگال هاى هوشمند از اقصى نقاط کیهان انجام داد.وى از یک آنتن با بشقابى به قطر 25 متر که در رصدخانه ملى رادیو اخترشناسى واقع در گرین بنک (ویرجینیاى غربى) قرار داشت استفاده کرد و به دو ستاره نزدیک که به خورشید شباهت داشتند گوش فرا داد و یا به عبارتى به استراق سمع رادیویى پرداخت.دو ستاره مذکور عبارت بودند از تاوقیطس (اول النعامات) و دیگرى ستاره اپسیلون از صورت فلکى نهر (لازم به ذکر است که منظور از اپسیلون پنجمین ستاره از هر صورت فلکى از لحاظ قدر است) پروژه وى به نام ازما، پروژه اى کم ارزش، ساده و ناموفق بود.
جهان ما با شتابی تند شونده در حال انبساط است که برای توجیه آن، مفهومی به نام انرژی تاریک خلق شد. اکنون محققان آثار این انرژی مرموز را در قدیمیترین تابش کیهان ردیابی کردهاند.
بر خلاف انتظار کیهانشناسان، جهان ما با شتابی تندشونده در حال انبساط است؛ موضوعی که برای توجیه آن مفهومی به نام انرژی تاریک خلق شده است. اما اکنون آثار این انرژی مرموز در قدیمیترین تابش کیهان نیز دیده شده است.
به گزارش نیوساینتیست، قویترین دلیل بر وجود انرژی تاریک از ابرنواخترها میآید که نشان میدهد در مقایسه با گذشته، جهان با سرعت بیشتری در حال انبساط است. اما این نیرو همچنین باید مقداری را که تابش زمینه کیهانی، CMB (تابشی باستانی که از زمان مهبانگ برجا مانده است) به دلیل اثر گرانشی کهکشانهای دوردست و ماده تاریک تاب برمیدارد یا همگرا میشود، تغییر دهد.
انبساط تندشونده عالم باید مانع از رشد ساختارهای پرجرم شود. سودیپ داس از دانشگاه کالیفرنیا در برکلی میگوید: «در دنیای بدون انرژی تاریک، اجرام عظیم و پرجرم کماکان به رشد خود ادامه میدهند؛ مسالهای که منجر به افزایش اثرات همگرایی گرانشی آنها میشود».
بعضی می گویند سفر نیل آرمسترانگ به ماه یک دروغ بزرگ بوده است عده ای هم درباره سفر یوری گاگارین شایعاتی را عنوان می کنند. به نظر می رسد که ایجاد شک و شبه در دستاوردهای بزرگ علمی کم کم به امری عادی در جهان تبدیل شده است. در تازه ترین این شبهات عنوان شده است که ادوین هابل یکی از بزرگترین اخترشناسان آمریکا دست به تقلبی بزرگ زده است.
بحث و جدل در میان مورخان و اخترشناسان در پی ادعاهای گیج کننده و جدیدی که علیه اخترشناس افسانه ای آمریکایی، "ادوین هابل" مطرح شده، فردی که تلسکوپ فضایی هابل به احترام وی نامگذاری شده، آغاز شده است. بر اساس این ادعاها "هابل" به صورت عمدی مطالعات یکی از اصلی ترین رقبای خود را برای پیش بردن و برتر شدن مطالعات خود سانسور کرده است.
از شگفتی های باور نکردنی کیهان ، ستاره نورترونی یا تپ اختر است . در فشار ودمای بسار زیاد هسته ستاره ، پروتون و الکترون با هم آمیخته شده و نوترون با به وجود می آورند . ستاره نوترونی نامش را از همین جا یافته است . ستاره نوترونی بی اندازه کوچک است . قطر آن تنها چند ده کیلومتر است . ستاره نوترونی چگالی شگفت آوری دارد . باور کردنش سخت است ، اما هر سانتی متر مکعب از آن ، وزنی برابر یک میلیارد تن دارد. برای جلوگیری از رمبش ستاره ، نوترون ها مانند گاز رفتار کرده و فشاری را ایجاد می کنند که برای برپا نگه داشتن آن کافی است .
اما اگر نوترونها نتوانند فشار هنگفت رو به درون را ناکار کنند، ممکن است هسته ستاره در اثر گرانش دچار رمبش شود و به سیاه چاله دگرگون گردد. ستاره نوترونی با سرعت بسیار شگفت آور هزار دور در هر ثانیه به دور خودمی چرخند . این سرعت زیاد، میدان مغناطیسی قدرتمندی را ایجاد می کند. شدت این میدان میلیارد ها برابر میدان مغناطیسی زمین است . نیروی مغناطیسی نیرومند ستاره که با گردش بسیار تند آن هم در هم می آمیزد، پرتوهایی را گسیل می دارد که به صورت تپش هایی در زمین دریافت می شود ، از این روست که ستاره های نوترونی به تپ اختر هم معروف هستند. نخستین تپ اختر در سال 1967 توسط ستاره شناسان دانشگاه کمبریج کشف و بازه میان تپش های این ستاره 1/3 ثانیه ثبت شده است . تا به امروز بیش از 650 تپ اختر کشف شده است .
ادامه مطلب ...
پژوهشگرانی که در دیگر گوشه های کیهان در جستجوی حیات اند معمولأ به جاهایی سرمی کشند که بتوانند یکی از اساسی ترین عنصر لازم برای شکل گیری حیات پیچیده شبیه آنچه را که ما می شناسیم، کشف کنند. این عنصر کلیدی آب است. در فاصله 750 سال نوری دور از ما، دانشمندان مقدار قابل توجه آب را کشف نمودند که از قطب های یک ستاره جوان مانند خورشید به فضا فوران می کند. جالبتر از همه که این آب یعنی (H2O) با سرعت حدود 200 هزار کیلومتر در ساعت مانند فواره های قوی از هر دو قطب این ستاره به فضای بین ستاره ای پرتاب میشود.
سرانجام انتظارها به پایان رسید. امروز درست همان روزی است که بسیاری از ستاره شناسان و دوستداران فضا در انتظار آن بودند. پس از سال ها تحقیق و جستجو پیرامون سیارات فراخورشیدی، ستاره شناسان بالاخره موفق به یافتن سیاره ای شدند که دارای شرایطی کاملاً شبیه به کره زمین می باشد. این سیاره از لحاظ علمی "منطقه گولدیلاکس برای زندگی" خوانده می شود یعنی سیاره ای که نه بسیار گرم و نه بسیار سرد است و دارای شرایط آب و هوایی بسیار عالیست.
سیاره ای که از ستاره میزبان خود نه آنچنان دور و نه بسیار نزدیک است. درست در فاصله مناسب قرار گرفته و از این رو وجود آب مایع در آن امکان پذیر است. این سیاره از لحاظ اندازه نه بسیار بزرگ و نه بسیار کوچک است و بدین خاطر دارای سطح، نیروی گرانش و شرایط جوی کاملاً مناسب است. به بیان بهتر این درست همان سیاره ای است که به دنبال آن بودیم. سیاره ای درست مانند زمین.
پل باتلر از موسسه تحقیقاتی کارنگی واشنگتن در اینباره می گوید: " این واقعاً اولین سیاره گولدیلاکس است که انسان تابدین روز موفق به یافتن آن شده است"
بهبود فناوری آشکارسازهای نوری در پروژه اکسس، دانشمندان را به تعیین روشنایی دقیق پرنورترین ستارگان آسمان نزدیک کرده است تا بتوان به درک دقیق تری از روشنایی ستارگان و تغییرات آن در طول زمان دست یافت.
نور پایه نجوم است و این که هنوز ستاره شناسان نتوانسته اند به راه حلی دقیق برای اندازه گیری میزان درخشش ستارگان برسند، کمی دور از ذهن به نظر می رسد. اما واقعیت این است که علم اخترشناسی گذشته موفقی داشته و با این حال، این روزها می رود که با یک جهش بزرگ علاوه بر نورسنجی بهتر سیارات به پاسخ دقیق تری برای ماهیت انرژی تاریک نیز دست پیدا کند.
بیش از دوهزار سال پیش، ابرخوس، منجم و ریاضی دان شهیر یونانی روشی هوشمندانه را برای درجه بندی درخشندگی یا «قدر ظاهری» ستارگان گوناگون پیشنهاد کرد که هنوز هم مورد استناد ستاره شناسان است و روشی مشابه آن و بر مبنای اندازه گیری درخشش نسبی ستارگان در مقایسه با تعدادی از ستارگان مرجع برای این دسته بندی ها مورد استفاده قرار می گیرد.