طی دهه ی گذشته، اخترشناسان شکل های گوناگون سحابی های سیاره نما را رمزگشایی کرده اند. حال می دانیم که چرا این تابوت های کیهانی به چنین شکل های عجیبی دیده می شوند.
سحابی های سیاره نما آخرین نفس نفس زدن های ستاره های در حال مرگ اند. این ابرهای گاز یونیزه شده به رنگ های زیبا و شب تابی می درخشند و نورشان را از خاکستر نیم سوز اجساد ستاره های درون شان می گیرند.سحابی های سیاره نما منجمان آماتور را افسون می کنند، زیرا بیشترشان درخشان اند با تلسکوپ های کوچک هم به راحتی دیده می شوند-حتی از مناطقی با آلودگی نوری متوسط، طول عمر کوتاه آنها-که نسبت به عمر میلیارد ساله ی ستاره ها فقط حدود 50 هزار سال است-نگاهی سریع به تحولات ستاره ای را ممکن می سازد.آنها آخر داستان زندگی خورشید ما را بازگو می کنند.
تقریباً همه ی ستاره ها روزی سحابی سیاره نما می شوند.و اخترشناسان همین تازگی هاست که جزییات چگونگی تشکیل و تحول این اجرام را دریافته اند.
این چه ترکیبی از کلمه هاست که کیهان شناسان ساخته اند؟ مگر ماده تاریک می شود؟ فقط این ترکیب نیست که غریب است، ما انرژی تاریک هم داریم! این چه فرایندی بوده که منجر به این ترکیب دو یا چند کلمه «تاریک»، «ماده» و «انرژی» شده است؟ چگونه این مفهوم نوین شکل گرفته است؟ توسعه اندیشه بشری همواره همراه بوده است با مفهوم سازی های جدید، ایا این مفهوم ماده تاریک هم منجر به توسعه علمی شده است یا خواهد شد؟
درک ما در علوم فیزیکی از ماده کما بیش همان است که در عرف عادی مردم است. مهم ترین ویژگی ای که به ماده نسبت می دهیم جرم است؛ گرچه بار الکتریکی هم هست، اما ظاهراً با بار تاکنون مشکلی پیش نیامده، اما با جرم چرا! تازه در نسبیت هم یاد گرفته ایم انرژی را هم کما بیش با جرم مترادف بگیریم، جرم، بر خلاف انتظار، مفهوم بسیار پیچیده ای است که تکوین آن به صورت امروزین در علوم فیزیکی دست کم هزار سال طول کشیده است.