اثرات غیر مستقیم جنگ پس از سالها همچنان خود را نشان خواهد داد
به زمین میافتد آرام و بیصدا و آنقدر مظلومانه و بیدفاع که قلب زمین میلرزد، میبیند که بندبند پیکر به هم تنیدهاش از هم جدا میشود و این زخم درمان ندارد. باز هم وسعت سبزش قربانی شده است و از همان اولین لحظه آغاز جنگ و درگیری میداند که حتی اگر صلحی هم صورت بگیرد و پرچم سفیدی بالا برود، بخشی از پیکر سبزش دیگر نفس نخواهد کشید و برای همیشه قربانی شده است.
شاید تلاش برای صلح و پایان جنگ با استفاده از کلمات و امضای کاغذی یا توافقی و حتی بدهبستانی فیصله پیدا کند، اما برای اصلاح وضعیت محیطزیست، آتشبس، صلح یا استفاده از پیشرفتهای علمی در زمان جنگ مانند بمبهای هوشمند که فقط هدف را میزنند معنی و مفهومی ندارد، زمین دیگر اشتباهات ما را نخواهد بخشید. سال 1380 خورشیدی مجمع عمومی سازمان ملل 6 نوامبر هر سال را به عنوان روز جهانی مقابله با بهرهبرداری از محیطزیست در زمان جنگ و درگیریهای مسلحانه اعلام کرد. این مجمع همچنین در اهداف توسعه هزاره خود بار دیگر بر اهمیت حفاظت از محیطزیست در زمان جنگ تاکید کرد، موضوعی که دولتها در زمان جنگ براحتی به فراموشی میسپارند.
این موضوع در بعد جهانی و در سازمان ملل مورد تاکید قرار گرفت، چرا که تاثیرات تخریب محیطزیست محدود به هیچ مرز جغرافیایی نیست و تاثیر هر نوع آسیبی که بر اکوسیستمها در زمان جنگ وارد شود فراتر از مرزها و وسعت سرزمینهایی است که درگیر جنگ هستند و این تاثیر برای مدتهای طولانی بعد از زمان جنگ نیز ادامه پیدا خواهد کرد. در گزارشهایی که به بررسی تاثیرات جنگ بر محیطزیست میپردازد کمتر دیده میشود که به جنگ کویت اشاره نشود، چرا که کمتر کسی است بعد از دیدن تصاویر پخش شده از آتش گرفتن چاههای نفت و تبدیل روز به شب بر اثر دود و آتش در این منطقه، این حادثه را فراموش کرده باشد.
در طول جنگ کویت در سال 1370، بیش از 700 حلقه چاه نفت به عمد آتش زده شد که منابع آبی و دریایی گستردهای را آلوده و هوا را غیرقابل تنفس کرد و متاسفانه هنوز تاثیر آن در منطقه احساس میشود. بعد از این حادثه، در کویت نرخ مرگ و میرها سالانه 10 درصد افزایش پیدا کرد و تنها خبر خوب آن بود که بیش از چهار میلیون تن دوده و گوگرد به ارتفاع بیش از 5 هزار متری صعود کرد در غیر این صورت میتوانست باعث بروز خطرات شدید بالقوهای در آب و هوای منطقهای و جهانی شود. از سوی دیگر رسوب ضخیم نفت و قیر صدها کیلومتر از سواحل خلیج فارس را پوشاند که براساس برخی گزارشها نفت باعث مرگ حداقل 30 هزار پرنده دریایی شد.
نمونه دیگری از این حوادث مناقشه جنوب لبنان بود که طی آن و با پراکنده شدن بیش از 15000 تن نفت سیاه از سکوی عظیم جییه در جنوب بیروت، 150 کیلومتر از خط ساحلی سوریه و لبنان بشدت آلوده شدند. این حادثه، آلودگی سواحل را به دنبال داشت که در نتیجه خسارت هنگفتی به ماهیگیران محلی وارد و از تعداد گردشگران نیز بشدت کاسته شد.
جنگ و اثرات پنهان آن
جنگ علاوه بر اثرات مستقیمی که بر محیطزیست میگذارد اثرات غیرمستقیم زیادی نیز دارد که هرگز در زمان جنگ خود را نشان نخواهد داد. بیش از نیمی از جمعیت جهان برای امرار معاش به منابع طبیعی وابسته هستند به همین دلیل امکان درگیریها برای کسب منابع بیشتر در آینده غیرقابل اجتناب است. معاهده بینالمللی منع استفاده از مینهای زمینی، در گزارشی اعلام کرده است که دهها میلیون تن مواد منفجره باقیمانده از زمان جنگ در سراسر جهان در مناطق بحرانزده مانند افغانستان، کامبوج، بوسنی و در قاره آفریقا هنوز پراکنده است که زندگی مردم منطقه را سالها بعد از جنگ و درگیری مختل کرده و هرساله تعداد زیادی از مردم بیگناه را به اشکال مختلف مانند نقص عضو قربانی میکند. بنابر گزارشهای منتشر شده توسط سازمان ملل، تنها در دهه آخر قرن بیستم، 118 درگیری مسلحانه در جهان رخ داد که در نتیجه آن 6 میلیون نفر آواره شدند و مردم و محیطزیست را دچار عواقب سوء فراوانی کرده است که مهاجرت، افزایش بیماریهای واگیردار، بروز قحطی و خشکسالی در پی مدیریت ناصحیح آب را میتوان از جمله اثرات فرامرزی درگیریها عنوان کرد.
جنگهایی به بهانه صلح و برقراری امنیت
کم نیستند جنگهای نامیمونی که به بهانه صلح و برقراری امنیت در جهان شکل میگیرد، اما به جز تلفات انسانی و نابودی عرصههای محیطزیستی دستاورد دیگری ندارد.
بر اساس گزارش سازمان ملل، در طول سالهای اخیر بر تعداد کشورهایی که از برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد درخواست کردهاند تا ارزیابیهای زیستمحیطی پس از جنگ را برای آنها انجام دهد افزوده شده است. این امر بیش از هر چیزی نشاندهنده وضعیت وخیم و بحران محیطزیست جهانی است چرا که جنگ میتواند در عرض چند دقیقه آنچه را نسلهای بشر در طول سالیان طولانی به دست آوردهاند، نابود کند.
به گزارش سازمان ملل، به دنبال درخواست کشورها مبنی بر ارزیابیهای زیستمحیطی پس از جنگ، در حال حاضر یک تیم، تأثیر زیستمحیطی جنگ در لبنان را ارزیابی میکند و تیم دیگر به طور تنگاتنگ با دولتهای سودان و عراق در حال همکاری است.
به عنوان مثال نتایج این ارزیابیها در سودان نشان میدهد که فرسایش زیستمحیطی شدید و گسترده بویژه در رابطه با بروز پدیده بیابانزایی و نابودی جنگلها در اغلب نقاط کشور صورت گرفته است، به شکلی که در دارفور بر اثر فرسایش زیستمحیطی و از میان رفتن منابع آبی و تغییر آب و هوای منطقه، ناامنی غذایی را به دنبال داشته است.
از نمونههای دیگر هدف قرار دادن تعمدی یک اکوسیستم برای دستیابی به اهداف سیاسی و نظامی را میتوان در عراق مشاهده کرد؛ خشکاندن مردابهای دجله و فرات در سالهای جنگ ایران و عراق نمونه روشنی از هدف قرار دادن تعمدی یک اکوسیستم برای دستیابی به اهداف سیاسی است که کشور ما را نیز از این اثرات بینصیب نگذاشته است. بر این اساس اکنون برنامه محیطزیست سازمان ملل به دولت عراق در بهبود و مدیریت مردابها و بازتوانی محیطزیست عراق و زیرساختهای مدیریتی آن کمک میکند.
نکته: سال 1380 خورشیدی مجمع عمومی سازمان ملل 6 نوامبر هر سال را به عنوان روز جهانی مقابله با بهرهبرداری از محیطزیست در زمان جنگ و درگیریهای مسلحانه اعلام کرد.
این در حالی است که بر اساس مستندات سازمان ملل طرفین درگیر در عملیات خصمانه مسوولیت دارند تا قوانین و توافقهای بینالمللی مانند کنوانسیونهای ژنو را که بر رفتار جنگی حاکم است مورد ملاحظه قرار دهند. برخی از این مقررات مانند ممانعت از نابودی تعمدی زمینهای کشاورزی یک تاکید زیستمحیطی را در خود دارند، اما تا حد زیادی نتایج زیستمحیطی جنگ نشان میدهد که مقررات فعلی نادیده گرفته شده است؛ لذا به گفته مسوولان سازمان ملل اکنون زمان مناسبی است که توافقهای بینالمللی درباره جنگ و مناقشه مسلحانه را به منظور تضمین اینکه ورود خسارات تعمدی و غیرتعمدی به محیطزیست را هم تحت پوشش خود قرار دهند بار دیگر ارزیابی شوند.
پدیده گرد و غبار در ایران حاصل سیاستهای نادرست جنگی
شهروندان خرمشهری، آبادانی و خوزستانی و حتی تهرانی بارها و بارها به دنبال ورود ریزگردها و غبار از کشورهای همسایه بویژه عراق با مشکلات زیادی مواجه شدهاند و این پدیده با توجه به نبود کمربند سبز نخلستانهای مرزی با عراق، تاوان سنگینی است که به دنبال کسب منافع سیاسی و نظامی در گذشته این کشور رقم خورده است.
صدام، دیکتاتور عراق با اعمال سیاستهای جنونآمیز زمینه به وجود آوردن پدیده مرگبار گرد و غبار را فراهم کرد تا به اهداف سیاسی و نظامی خود دست یابد. از اینرو در بخش مهمی از نواحی مرکزی و جنوبی بینالنهرین در عراق به عمد بر سیاست زمین سوخته دست زد و در چارچوب سیاستهای نادرست نظامی خود اجازه داد شنهای صحرای عربستان از جنوب و جنوب غربی عراق تا شهرهای نجف، کربلا و سامرا راه پیدا کند.
با دستور او سازمان مهندسی ارتش عراق مناطق هورالعظیم را آنچنان سوزاند که حتی نیزارها نیز اجازه رشد را در خاکهای چینخورده آن پیدا نکردند. او با برهم زدن اکوسیستم منطقه، مهاجرت پرندگان را در تالابهای میانی و جنوبی عراق به کلی از بین برد و به بهانه ایجاد موانع دفاعی در برابر ایران بیش از ۱۵ میلیون اصله نخل را در استانهای جنوبی عراق نابود کرد. این روند حتی دامن مراتع و زمینهای کشاورزی بویژه کشت تابستانی زارعان عراقی را نیز گرفت. ارتش عراق ماموریت یافت تا با مسدود کردن نهرهای جنوبی عراق بر دامنه فرسایش زمینهای کشاورزی عراق بیفزاید. ارتش عراق بویژه در استان بصره و نوار مرزی این استان با ایران در مناطقی همچون شلمچه، تنومه، صالحیه، ابوالخصیب و ام الرصاص تا شبه جزیره فاو، نخلستانها را ریشهکن کرد و در آنجا انواع مین و تله انفجاری کار گذاشت. این روند با آلودگی روزافزون رودخانههای جنوب و مرکز عراق نیز تکمیل شد.
انواع مواد خطرناک شیمیایی کارخانههای فرسوده عراق بویژه صنایع نفتی و فاضلاب شهرها و روستاهای این کشور در فرات و دجله سرازیر شدند به طوری که دیدن لکههای بزرگ روغن سوخته، گازوئیل و نفت در ساحل شهر بندری بصره به هیچ عنوان جای تعجب نداشت.
اثرات این پدیده برای کشور ایران که در مجاورت بیابانهای عراق قرار دارد باعث شده است که شهرهای مرزی همچنان کانون تاخت و تاز پدیده گرد و غبار باشد و بروز این پدیده بارها و بارها زندگی شهروندان را مختل کرده و سلامتی آنها را به خطر انداخته است.
این در حالی است که به رغم مذاکرات فراوان ایران با عراق برای حل این مشکل به گفته مسوولان کشور عراق، مشکلات عراق بسیار زیاد است و آنها با مساحت 12 هزار کیلومتری بحران گرد و غبار در عراق و گستردگی این منطقه فعلا نمیتوانند کار موثری را از پیش ببرند.
نگاه به جنگ از پنجرهای دیگر
برخی از کارشناسان معتقدند که نباید مطلق منفی نگاه کرد و البته اثرات جنگ را از پنجرهای دیگر نیز میتوان به نظاره نشست تا آثار مثبت آن نیز خودنمایی کند. گاهی بروز جنگ، برای وضع سیاستهای جدید زیستمحیطی، قوانین حفاظتی و تعیین مرجع مشخص برای هدایت برنامههای زیستمحیطی مانند تأسیس وزارت محیطزیست در افغانستان فرصت مغتنمی خواهد شد تا در نهایت، رشد قابل ملاحظه وضعیت محیطزیست امکانپذیر شود. البته باید دید بر اثر جنگ و اثرات گسترده مخربی که به وقوع میپیوندد منابعی هم برای حفاظت باقی میماند یا نه.
به گفته کارشناسان مشارکت سازمانهای داوطلب و غیردولتی، آموزش زیستمحیطی نیروهای نظامی در زمان صلح، مدیریت صحیح مناطق حفاظتشده و عدم تداخل این محیطها با فعالیتهای میدانهای نظامی، مدیریت زبالههای نظامی، ارزیابی پس از جنگ مناطق تحت تأثیر، تعهد به قوانین بینالمللی، کمک بشردوستانه زیستمحیطی به همسایگان درگیر جنگ و تعامل بین سازمان حفاظت محیطزیست و نیروهای مسلح، از مهمترین راهکارهای مقابله با بحران زیستمحیطی ناشی از جنگ است که میتواند کمک شایانی به حفظ منابع طبیعی کند و شاید زمانی برسد که با پایبندی دولتها و کشورها به معاهدات بینالمللی این آرزوی محال و شاید دستنیافتی حفاظت از محیطزیست در زمان جنگ و درگیریهای مسلحانه محقق شود.
نویسنده : حمیده سادات هاشمی / جامجم
واااااای چقد اولش رو قشنگ شروع کردی.................