ظاهراً یک خصوصیت میان بیشتر آماتورها مشترک است و آن اینکه همه ی آنها
زمانی به دنبال دنباله دارهای ناشناخته گشته اند. کارولین هرشل، خواهر
ویلیام هرشل معروف، از نخستین جویندگان دنباله دار بود. تئودور فیلیپس که
ذکرش رفت، از برجسته ترین رصد کننده های دنباله دار بود. و. ف. دنینگ هم
که کارهای منظمش در رصد سیارات و دنباله دارها بسیار با اهمیت است، حرفه ی
اصلیش حسابداری بود. او در سال 1916 رگبار شهابی را با کانونی در حوت کشف
کرد که وابسته به دنباله دار پون – وینه که بود. دنینگ به خاطر کارهای با
ارزشش درباره ی شهاب ها، به دریافت مدال طلای انجمن سلطنتی بریتانیا نائل
شد.
در میان شکارچیان دنباله دار، چهره های فراموش ناشدنی
بسیارند. کائورو ایکیا پسر بی تجربه ی بازرگانی ورشکسته در ژاپن، با
تلسکوپ دست ساز خود دنباله دارهایی کشف کرد که نه فقط برای خود او، بلکه
برای کشورش نیز اسباب افتخار شد. تیر او در سال 1342/1963 به هدف نشست و
ایکیای 19 ساله دنباله دار جدیدی کشف کرد.
دو سال بعد، دنباله دار دیگری یافت که او را شهره ی عالم کرد. این دنباله
دار ایکیا – سکی نام گرفت. شریک او در این کشف، تسوتومو سکی، معلم گیتار
بود که ده سال آزگار پول جمع کرده بود تا دوربین دو چشمی مخصوص خود را
بخرد. سپس تلسکوپی دست ساز فراهم کرده بود و با پشتکاری تحسین برانگیز به
کاوش آسمان ها پرداخته بود. ولی شاید در میان همه ی منجمان آماتوری که
دنباله دار کشف کرده اند، ژان لوئی پون ممتازترین فرد باشد. او باربر بود
و در رصد خانه ی مارسی، کار دشوار باربری را بر عهده داشت. اما مشاهده
اجرام آسمانی تن خسته ی او را سبکبار می کرد. پون 39 ساله، نخستین دنباله
دار خود را در سال 1801 کشف کرد. در سال 1813 تعداد دنباله دارهایی که کشف
کرده بود به دوازده رسید. او از شغل باربری به مقام دستیار منجم و سپس
منجم سلطنتی ارتقا یافت و تا پایان عمرش جمعا 30 دنباله دار شکار کرد.
آسمان، سرشار از شگفتی هاست و چیزهای کشف نشده ی فراوانی دارد. بسیارند
کسانی که ابزارهایی خوب داشته اند و در ابتدای راه مانده اند، و بسیارند
کسانی که با ابتدایی ترین ابزارها، کارهای خوب کرده اند و تا مقام منجم
حرفه ای پیش رفته اند. صفت مشترک هوندای پیر و ایکیای نوجوان، ویل هی
کمدین و پون حمال، شوابه داروساز و ویلیامز حقوقدان، آن روحیه ی ممتاز،
شکیبایی و پشتکاری است که پیمودن راه علم را دلپذیر و موفقیت آمیز می کند.
تمام منجمان آماتوری که کارهای درخور توجه کرده اند، و در این مقاله با
عده ی کمی از آنها آشنا شدید، اهل عمل بوده اند؛ آسمان را چون کف دست می
شناختند در گرما و سرما، چشم دوختن به آسمان را گواراتر از خواب راحت می
دانستند؛ آنچه را که می خواندند، عملاً تجربه می کردند؛ یاد گرفته بودند
که چگونه و کجا را رصد کنند و آموخته بودند که بدون تلاش و آگاهی به
موفقیت نمی رسند.
کسی چه می داند شاید روزی شما هم توانستید یک جرم نجومی را کشف کنید!
تالیف : دکتر محمدرضا خواجه پور
منبع : مجله نجوم، شماره 180