چرا جزیره ایستر به عنوان یکی از عجیب ترین مکان های کره زمین شناخته شده است؟
جزیره ایستر در اقیانوس آرام جنوبی متعلق به کشور شیلی واقع شده است. این جزیره یکی از جزایر مسکونی منفرد جهان می باشد. این جزیره تقریبا مثلثی شکل است و متشکل از ۳ کوه آتشفشانی می باشد.
با این که ۳۵۱۵ کیلومتر در غرب خاک اصلی شیلی قرار گرفته اما استانی جدا از منطقه والپارائیسو شیلی به شمار می آید. مساحت جزیره ۱۶۳.۶ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۴۸۸۸ نفر است که سرشماری در سال ۲۰۱۰ انجام شده است و تا سال ۲۰۱۱ نیز اعتبار دارد.
این جزیره مساله ای غامض و همچنین اسرارآمیزی را در خود جای داده است. ساکنان گذشته دور این جزیره چه کسانی بوده اند؟! مبداء نسل انسان هایی که در موقع کشف آن توسط اروپاییان در آنجا ساکن بودند، چه چیز و از کجا بوده است؟! لوح های اعلان چه چیز می باشند؟ چه کسانی آن تندیس های مشهور را از سنگ تراشیده و در آنجا مستقر کرده است؟! چگونه توانسته اند آن کار را انجام دهند و هدفشان چه بوده است؟!
چه کسانی آن تونل های بزرگ زیرزمینی را که تا بستر اقیانوس کشیده شده اند را حفر و سنگ های آن را به بیرون حمل کرده اند؟ این گونه سوال ها چندین دهه است که ذهن دانشمندان را به خود مشغول نموده است و گمان می رود تا مدت های دیگر نیز ادامه داشته باشد و تلاش آنها بی نتیجه بماند.
مجسمه های بزرگ ۱۰ تا ۲۰ متری به وزن تقریبی ۵۰ تن در سراسر جزیره ایستر پخش شده اند قدیمی ترین نام شناخته شده این جزیره، به معنی مرکز جهان بوده است. مشهورترین نام این جزیره یعنی ایستر به خاطر اولین بازدید ثبت شده توسط اروپاییان بوده که در شنبه عید پاک ۱۷۲۲ اتفاق افتاده است.
مردم ایستر در طول تاریخ، سیستم خط تصویری ویژه خود را به وجود آوردند. دست نوشته های آنها نیز مانند ابعاد دیگر جامعه دور افتاده و رموزشان هنوز قابل فهم نیستند. هرگز روی جزیره بیش از ۷۰۰۰ نفر زندگی نکرده اند. حدودا بعد از سال ۱۶۰۰ میلادی فرهنگ آنها به طور ناگهانی و با شدت رو به زوال نهاد.
وجود یکی از دستخط های رمز ناگشوده جزیره ایستر که رونگورونگو نامیده می شود، توسط یک مسیونر فرانسوی در سال ۱۸۶۴ گزارش شده است. در آن زمان چند جزیره نشین ادعا می کردند که می توانند آن را بخوانند، اما تمام تلاش ها بی نتیجه ماند. با توجه به این که تنها یک قسمت کوچک از جمعیت باسواد بودند، رونگورونگو یک امتیاز حکومت کردن بر خانواده ها و کشیشان بوده است. تمام تلاش ها برای رمز گشایی این متن بی حاصل بوده و انجمن علمی حتی نمی تواند بگوید که آیا رونگورونگو یک شکل نوشتاری است یا نه؟
رونگورونگو احتمالا از جزیره ایستر سرچشمه گرفته و این گونه احتمال داده می شود که در معرض قرار گرفتن جزیره نشینان با نوشته های غربی طی بازدید اسپانیایی ها در سال ۱۷۷۰ موجب شده تا این جزیره نشینان از شیوه حکومت و قانونگذاری آنها الهام گرفته و رونگورونگو را به عنوان یک ابزار مذهبی ایجاد کنند.
جزیره ایستر بویژه به خاطر تندیس های ۴۰۰ ساله عجیب باستانی خود معروف است. به این تندیس ها که در راستای کرانه دریا به خط ایستاده اند موآی گفته می شود.
مهم ترین مظهر فرهنگی جزیره ایستر، موآی ها هستند که ۲۸۸ عدد از آنها روی سکوهای عظیمی به نام آهو ایستاده اند. فاصله این سکوها از هم حدود یک و نیم مایل است و یک نوار تقریبا سراسری به دور جزیره به وجود آورده است. ۶۰۰ موآی دیگر که در مراحل مختلف تکامل هستند، در سرتاسر جزیره پراکنده اند. حتی در معادن و کنار جاده های قدیمی و کنار ساحل.
بسته به اندازه و وزن موآی ها، تخمین زده می شود که بین ۵۰ تا ۱۵۰ نفر برای حمل آنها توسط غلتک های چوبی و سورتمه روی آن نیاز بوده است. برخی موآی ها دارای کلاه یا تاج های قرمز رنگی هستند که دلیل آن نامشخص است. ولی برخی باستان شناسان می گویند که این گونه موآی ها مفهوم آیینی خاصی داشتند یا شاید برای یک طایفه یا خانواده بخصوصی مقدس بوده است.
مجسمه های عظیم یا موآی، در یک دوره کوتاه خلاقیت و فعالیت خرسنگی کنده کاری شده. طبق آخرین تحقیقات باستان شناسانی، ۸۸۷ مجسمه سنگی یکپارچه در موزه و در جزیره شناسایی شده است.
چگونه این کلاه های سنگین بر سر مجسمه هایی به این بلندی قرار داده شده اند؟
یکی دیگر از مثال های سنگی این جزیره دیوارهای مشهور در ویناپو است که بدون استفاده از ملات ساخته شده و به دقت سنگ ها با هم چفت شده اند. این موضوع کاملا شبیه دیوارهای تمدن اینکاها در پرو است.
تعداد ۱۲۳۳ خانه سنگی ما قبل تاریخ که توپا نامیده می شود، برجسته ترین خانه های به جامانده در این جزیره است. خانه های سنگی با حدود ۶ متر عرض، دارای ساختاری استوانه ای شکل و سقفی طاقدار است. ورودی این خانه ها بسیار پایین است و وارد شدن تنها با سینه خیز رفتن امکان پذیر است.
در سال ۱۸۸۲، آلمان ها چند خانه را حفاری و باقیمانده های انسانی در داخل خانه ها پیدا کردند. مردم محلی به آنها گفتند که این مکان ها، استراحتگاه شاهان و روسای جزیره ایستر بوده اند. هر خانه ۲ حفره کوچک داشت. اگر روح یک دشمن از یکی از آنها وارد شود، روح مرحوم بتواند از دیگری فرار کند.
نکته قابل توجه این است که تعداد خانه های سنگی و موآی های به جا مانده، تقریبا نزدیک به هم است و این شاید به این معنی است که برای هر شخصی که در یک خانه سنگی دفن می شده، یک موآی ساخته می شده است.
استفاده از خانه های سنگی به عنوان قبر، به نظر می رسد که همزمان با تولید موآی و زوال نیایش اجداد و نیاکان متوقف شد. در آشفتگی قرن ۱۸ به نظر می رسد جزیره نشینان شروع به دفن مرده هایشان میان خانه های آهو (سکوی موآی) کرده اند و از خانه های سنگی به عنوان پناهگاه مرغ ها استفاده می کرده اند.
۳۰۰ میلادی ـ بر پایه باور رایج در جزیره ایستر، نیاکان تندیس سازان با کانوهای اقیانوس پیما از سوی غرب به آنجا آمده بودند.
۱۶۰۰ ـ ۱۰۰۰ میلادی ـ اهالی جزیره آغاز به ساخت نیایشگاه ها و تندیس ها نمودند و چیزی شبیه یک سیستم خط تصویری ابداع کردند.
۱۷۲۲ میلادی ـ دریاسالار هلندی، جیکوب راگوین (تلفظ اصلی هلندی روخه فِـین)، در روز عید پاک به عنوان اولین اروپایی پا به جزیره می گذارد. او جزیره را ایستر (عید پاک) می نامد.
۱۷۷۴ میلادی ـ کاشف انگلیسی، ناخدا جیمز کوک، در دومین سفر خود در جزیره توقف می کند. او مردها را بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ نفر و زن ها را تا ۳۰ نفر شمارش می کند. همه موآی های بزرگ سرنگون شده بودند.
۱۸۶۲ میلادی ـ جمعیت نوادگان مهاجران پلی نزی به ۱۱۱ نفر می رسید.
یکی از بزرگ ترین عجایب جزیره ایستر توقف ناگهانی ساخت مجسمه های موآی است. طبق نظریه دانشمندان، افزایش بیش از حد جمعیت جزیره به اکوسیستم صدمه بسیار شدیدی وارد کرده بود به گونه ای که دیگر نمی توانست نیازهای مردم را بر آورده کند. برخی دانشمندان حدس می زنند جنگل های جزیره در بعضی از مناطق کاملا نابود شده اند، چون از چوب آنها برای حمل مجسمه های غول پیکر موآی و از زمین آن برای کشاورزی استفاده شده است.
چگونه این مجسمه ها به محل های قرارگیری کنونی شان حمل شده و به صورت عمودی قرار داده شده اند؟
آنها پس از مواجهه با کمبود چوب تصمیم گرفته اند که دیگر سنگ های غول پیکر را جابه جا نکنند، بنابراین توقف ناگهانی جابه جایی با ساخت مجسمه ها در ارتباط است.
طبق شواهد، ساکنان جزیره ایستر سپس وارد یک جنگ خونین و مخرب شدند که بعضی معتقدند این موضوع باعث به وجود آمدن آدمخواری شد. در همین دوران بود که همه مجسمه ها توسط اهالی جزیره تخریب شدند.
باستان شناسان با تلاش های اخیر موآی ها را در حالت ایستاده قرار دادند. بیماری هایی مانند آبله و سیفلیس در سال ۱۸۷۷ جمعیت جزیره را به ۱۱۱ نفر کاهش داد، به دنبال آن جزیره توسط ارتش شیلی در سال ۱۸۸۸، اشغال شد و امروزه جمعیت جزیره حدودا به ۴۸۸۸ نفر رسیده است.
موآی علاوه بر نمایانگر بودن اجداد و نیاکان، زمانی که روی سکوی آهو برپا شد، شاید به عنوان تجسم زندگی پر قدرت یا روسای گذشته بوده است. آنها همچنین نمادی از اجداد مهم گذشته هستند. زمانی که تراشیدن مجسمه ها تمام می شد، به محل اصلیشان برده می شدند.
کاملا مشخص نیست که این کار چگونه انجام می شد، اما مطمئنا نیازمند نیروی انسانی، طناب و غلتک بوده است و همچنین راه های هموار شده که در سراسر جزیره وجود دارند.
شاید بسیاری از معماهای دیگر جزیره ایستر هرگز فاش نشود. در بین آنها می توان به تونل های زیرزمینی و ترتیب چیدن کله های سنگی ـ که آدمی را به یاد دایره شگفت انگیز استون هنج یا نحوه قرار دادن سنگ های منهیرها در بریتانیا می اندازد ـ اشاره کرد.
سایت تاریخ ما
روزنامه جام جم